Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-30@15:23:58 GMT

بازیگران متعددی در انتشار اسناد محرمانه آمریکا نقش دارند

تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۵۵۸۵۰

بازیگران متعددی در انتشار اسناد محرمانه آمریکا نقش دارند

خبرگزاری مهر؛ گروه بین‌الملل: افشای مجموعه جدیدی از اسناد طبقه‌بندی‌شده آمریکا که شامل اسرار امنیت ملی آمریکا درباره جاسوسی از دبیر کل سازمان ملل متحد، مقامات کره جنوبی، نقشه‌های عملیاتی جنگ اوکراین، کمک‌های تسلیحاتی کشورهای چین و مصر به روسیه، بار دیگر سیستم امنیتی و اطلاعاتی ایالات‌متحده آمریکا و همچنین افکار عمومی این کشور را در یک شوک عمیقی فرو برده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

واکنش‌ها و پیامدهای این افشاگری بسیار متفاوت بوده است؛ درحالی‌که عده‌ای از کارشناسان افشای این اطلاعات را سیاست دولت آمریکا و یا دست‌کم بخشی از سیاستمداران واشنگتن که خواهان افزایش حمایت تسلیحاتی از اوکراین و توجه افکار عمومی به مضیقه‌های تسلیحاتی اوکراین می‌دانند، در مقابل عده‌ای افشای این اسناد را یک شکست اطلاعاتی و رسوایی بزرگی برای ایالات‌متحده قلمداد می‌کنند که پیامدهای آن محدود به سیاست داخلی این کشور نمی‌شود و روابط خارجی این کشور با بسیاری از متحدانش نظیر کره جنوبی و مصر را نیز به‌شدت متأثر خواهد کرد و علاوه بر این از ایالات‌متحده یک چهره کنترل‌گرا و منفی به افکار عمومی جهان مخابره خواهد کرد که تأثیر زیادی بر وجهه و قدرت نرم آمریکا در میان بسیاری از کشورهای جهان بر جای خواهد گذاشت.

گروه بین‌الملل خبرگزاری مهر به‌منظور تبیین ابعاد مختلف این افشاگری‌ها، گفتگویی با امیرعلی ابوالفتح، کارشناس ارشد مسائل آمریکا انجام داده که مشروح آن را در ادامه می‌آید.

اخیراً بسیاری از اسناد محرمانه و فوق محرمانه ایالات‌متحده آمریکا در رسانه‌ها و فضای مجازی منتشرشده؛ اسنادی که گویا دارای محتوای مهمی درباره جنگ اوکراین، کشورهای دخیل در این جنگ و اطلاعاتی درباره چین و جمهوری اسلامی ایران بوده است. این اسناد منتشرشده دقیقاً حاوی چه مطالب مهمی هستند؟

ابوالفتح: اسناد منتشرشده تنوع موضوعی بسیار زیادی دارند و بیشترین آن‌ها مربوط به جنگ و اوکراین است. خود این اسناد درباره جنگ اوکراین نیز لایه‌ها و ابعاد مختلفی دارند و عملیات‌هایی دو کشور علیه هم، تعداد کشته‌های طرفین، اشراف اطلاعاتی ایالات‌متحده آمریکا بر بخش‌های اطلاعاتی و نفوذ این کشور به سرویس اطلاعاتی نظامی و همچنین ابعاد خارجی جنگ اوکراین و کمک‌های تسلیحاتی کشورهایی مانند مصر و چین به روسیه را شامل می‌شوند. یک بخش از مطالب در مورد جاسوسی ایالات‌متحده آمریکا از دبیر کل سازمان ملل متحد و برخی مقامات کره جنوبی است، بخشی از این اسناد نیز درباره تحولات داخلی اسرائیل و حمایت‌های موساد از اعتراض‌های خیابانی علیه «کودتای قضائی» نتانیاهو است.

برخی از رسانه‌ها ازجمله رسانه‌های روسی معتقدند که افشای این اسناد عامدانه بوده و هدف آن انحراف افکار عمومی و توجه و تمرکز روسیه از ضد حملات بهاری است که اوکراین در حال تدارک آن است و در مقابل نیز برخی از رسانه‌های اوکراین معتقدند که روسیه نیز عامدانه چنین اسنادی را تهیه و منتشر کرده؛ تحلیل شما دراین‌باره چیست؟

ابوالفتح: اولین بار نیست که اسنادی ازاین‌دست در ایالات‌متحده آمریکا فاش می‌شود. در اسناد ویکی‌لیکس نیز سندهایی در مورد جنگ عراق و افغانستان و همچنین جنگ ویتنام وجود داشت. طبیعی است که افشای این اسناد تأثیر متفاوتی بر منافع کشورها و گروه‌های داخلی آن‌ها دارد و این کاملاً طبیعی است که مقامات سیاسی کشورها، سران کشورهای رقیب و حتی گروه‌های رقیب داخلی را متهم به افشای این اسناد کنند. ظاهر امر این است که یک جوان ۲۱ ساله به نام جک داگلاس تیسیرا از افسران کم‌سابقه مرکز سایبری وابسته به نیروی هوایی این اسناد را در سایت دیسکورد به اشتراک گذاشته است؛ اما در محافل سیاسی و رسانه‌ها، تحلیل‌ها و فرضیای متفاوت و متناقضی در این خصوص وجود دارد.

برخی از افراد و رسانه‌ها اذعان دارند که انتشار و افشای این اسناد کار روس‌ها و سرویس جاسوسی این کشور بوده است؛ برخی گمانه‌زنی‌ها انتشار این اسناد را به افراد و مقامات ناراضی از طولانی و فرسایشی شدن جنگ اوکراین نسبت می‌دهند، برخی نیز معتقدند که افشای این اسناد توسط دولت ایالات‌متحده و یا دست‌کم حامیان جنگ اوکراین صورت گرفته چراکه برخلاف برخی تحلیل‌ها، افشای این اسناد به نفع اوکراین است و می‌تواند افکار عمومی آمریکا را نسبت به ادامه حمایت‌های نظامی و اقتصادی از اوکراین متقاعد سازد. ولی آنچه مسلم است این است که هیچ‌کدام از این فرضیه‌ها و گمانه‌ها تاکنون اثبات نشده است و نمی‌توان با قطعیت در مورد آن‌ها اظهارنظر کرد و هنوز ابهامات زیادی در خصوص نحوه دسترسی به این اسناد، فرآیند انتشار، نقش سرویس‌های جاسوسی خارجی در این افشاگری و همچنین نحوه عملکرد دستگاه اطلاعاتی و نظارتی ایالات‌متحده آمریکا در خصوص این افشاگری‌ها وجود دارد که تحلیل این موضوع را دشوار می‌سازد.


آیا این افشای سریالی اسناد محرمانه در ایالات‌متحده آمریکا یک اقدام فردی و ناشی از خصومت‌های شخصی است و یا کاری سازماندهی‌شده و نشان‌دهنده ضعف اساسی در دستگاه اطلاعاتی آمریکا و نفوذ سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی خارجی به این مراکز مهم و حساس است؟

ابوالفتح: افشای اخیر اسناد محرمانه در پلتفرم دیسکورد بزرگ‌ترین افشاگری تاریخ آمریکا نیست؛ بلکه بزرگ‌ترین افشاگری یک دهه اخیر در ایالات‌متحده آمریکا است. چون اسناد ویکی‌لیکس که توسط جولیان آسانژ جمع‌آوری‌شده و در ویکی‌لیکس منتشر شد به لحاظ حجمی، بزرگ‌ترین افشای اطلاعاتی در تاریخ ایالات‌متحده آمریکا است. افشای اسناد ویکی‌لیکس و به‌خصوص آن فیلمی که نشان می‌داد و سربازان آمریکایی سوار بر یک بالگرد به افراد بی‌گناه و به یک خبرنگار شلیک می‌کنند؛ ضربه زیادی به حیثیت آمریکا وارد کرد و وجهه و سیاست نظامی آمریکا را در منطقه غرب آسیا به‌شدت تحت تأثیر قرار داد. علی‌ای‌حال، روایت رسمی ایالات‌متحده این است که این جوان عضو رسمی گارد ملی نیروی هوایی به خاطر پیدا کردن دوست در شبکه دیسکورد این اطلاعات را بارگذاری کرده و هنوز انگیزه دقیق این اقدامات افشا نشده است.

واکنش‌ها در جامعه آمریکا به این افشاگری متفاوت بوده است؛ درحالی‌که برخی از مقامات آمریکایی ازجمله خانم مارجوری تیلور گرین عضو جمهوری‌خواه کنگره از این اقدام استقبال کرده و افشاگر این اسناد را به‌عنوان یک قهرمان ملی ستایش کردند؛ در مقابل نیز عده‌ای داگلاس تیسیرا را به سوءاستفاده از موقعیت خود و خیانت به منافع کشور متهم کرده‌اند. در خصوص انگیزه فردی داگلاس تیسیرا هنوز اطلاعاتی در دست نیست اما نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که عملیات جاسوسی لایه‌های مختلفی دارد و ممکن است ظاهر امر این باشد که یک جوان از روی سرگرمی این اسناد را بارگذاری کرده، اما ممکن است که سرویس‌های جاسوسی خارجی وی را به این سمت سوق داده باشند؛ همان‌طور که در مورد اسناد ویکی‌لیکس این اتفاق افتاده است و دستگاه اطلاعاتی روسیه پشت این قضیه بوده است.

کارهای اطلاعاتی و جاسوسی کاری سخت و پیچیده است و این‌طور نیست که یک جوان یک فلش را به کامپیوتر وصل کنند و این‌همه اسناد فوق محرمانه را افشا کند؛ به‌هرحال پشت این اسناد محرمانه افشاشده طیفی از بازیگران از دولت روسیه گرفته تا بخشی از ناراضیان داخلی جامعه آمریکا که نگران جنگ جهانی سوم هستند و یا بخشی ازجمله آمریکا که خواهان توجه افکار عمومی برای حمایت از اوکراین است و یا حتی خود دولت آمریکا که عامدانه بخش از این اسناد را برای دستیابی به یک سیاست و هدف خاصی منتشر می‌کند؛ می‌تواند حضور داشته باشد.

به‌عنوان‌مثال در بخشی از این اسناد افشا شده است که کشور اوکراین در مضیقه شدید تسلیحاتی است و ممکن است که هدف دولت‌مردان ایالات‌متحده آمریکا از افشای این اسناد و اطلاعات این باشد که افکار عمومی آمریکا و یا کنگره را متقاعد به ادامه حمایت‌های تسلیحاتی از اوکراین کنند و کنگره را متقاعد کنند که در صورت سقوط اوکراین غرب سقوط کند و در صورت سقوط غرب این کشور آمریکاست که سقوط می‌کند. به‌هرحال در خصوص انگیزه افشای اسناد ویکی لیکس و یا اسناد واترگیت به جهت اینکه مدت‌زمان زیادی از آن گذشته است شاید راحت‌تر بتوان قضاوت کرد اما در خصوص این افشاسازی اخیر چون هنوز اطلاعات زیادی وجود ندارد نمی‌توان به‌آسانی قضاوت کرد.

با توجه به محتوای برخی از این اسناد درباره جاسوسی از مقامات کره جنوبی و یا تلاش‌های مخفیانه مصر به‌عنوان یکی از متحدان آمریکا برای ارسال به سلاح به روسیه، افشای این اسناد چه پیامدهایی برای سیستم امنیتی و اطلاعاتی ایالات‌متحده آمریکا و چه تأثیری بر روابط خارجی این کشور برجای خواهد داشت؟

ابوالفتح: اگر ما فرض را بر این بگذاریم که دولت آمریکا تعمداً این اسناد را افشا نکرده است؛ این اتفاق یک رسوایی بزرگ برای جامعه اطلاعاتی آمریکاست. اینکه سیستم امنیتی آمریکا با بودجه میلیارد دلاری سالیانه و باآن‌همه امکانات و تجهیزات آن‌قدر ولنگار است که یک جوان ۲۱ ساله این اطلاعات فوق محرمانه و ارزشمند را سرقت و به مدت یک ماه در یک سایت بارگذاری می‌کند و کسی از آن خبر ندارد، یک رسوایی بزرگی برای جامعه اطلاعاتی آمریکاست. در درجه دوم افشای این اسناد بین ایالات‌متحده آمریکا و متحدان آن تنش ایجاد می‌کند؛ کما اینکه افشای اسناد ویکی لیکس و افشای شنود گوشی تلفن همراه خانم مرکل صدراعظم آلمان و شنود مکالمات نخست‌وزیر وقت اسرائیل موجب تنش‌هایی در روابط این کشورها با ایالات‌متحده آمریکا شد. اینکه سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا از مکالمات رهبران کشورهای مخالف خود نظیر روسیه، چین، ایران و … را شنود کند، امری طبیعی است اما اینکه بخواهند از دبیر کل سازمان ملل متحد و یا مقامات کشورهای متحد خود را شنود کند، این به وجهه آمریکا آسیب وارد می‌کند.

به گفته اسنودن آمریکا یک جاروبرقی بزرگ درست کرده است که هر اطلاعاتی که در هر جای دنیا باشد را جمع‌آوری می‌کند و فرقی نمی‌کند که این اطلاعات مربوط به متحدان آمریکا یعنی آلمان، کره جنوبی، اسرائیل و مصر باشد و یا مربوط به مخالفان آمریکا و کشورهای ایران، چین و روسیه باشد؛ آنچه مسلم است اینکه این اقدامات وجهه آمریکا و به‌خصوص قدرت نرم آن را زیر سوال می‌برد و باعث می‌شود تا این گزاره‌ای که کشورهایی مثل روسیه و چین و کشورهای کنترل‌گری هستند که شهروندان خود را محدود می‌کند؛ در سطح وسیع‌تری در مورد ایالات‌متحده آمریکا صدق کند که تلاش می‌کند کلیه شهروندان جهان را کنترل کند و این از ایالات‌متحده آمریکا یک چهره تاریک‌تر، اقتدارگراتر و تمامیت‌خواه‌تر ارائه می‌کند که نه‌تنها به دوست و دشمن رحم نمی‌کند، بلکه ناتوانی در حفظ این اطلاعات منافع افراد و گروه‌های سیاسی کشورهای متحد خودشان را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.


آیا افشای این اطلاعات بر روند و آینده جنگ اوکراین تأثیر خواهد گذاشت یا خیر؟

ابوالفتح: ارزیابی افشای این اسناد بر روند و آینده جنگ اوکراین نیازمند گذشت زمان بیشتری است؛ چراکه هنوز ۱۰ روز از این افشای اسناد گذشته است. اسناد افشا شده نقشه‌های عملیاتی دو کشور را تا حدودی فاش کرده است، اما اینکه این اطلاعات الآن در دسترس ما قرار گرفته است به معنای این نیست که مقامات اطلاعاتی قبلاً از این اسناد اطلاعی نداشتند، مقامات اطلاعاتی آمریکا از ماه‌ها قبل این اطلاعات را در اختیار داشتند و قطعاً در اختیار مقامات اوکراینی قرار دادند.

افشای این اطلاعات عملیاتی تأثیر چندانی بر روند و آینده جنگ و اوکراین نخواهد داشت؛ چراکه مقامات فعلی آمریکا و افکار عمومی این کشور مصمم است که در کوتاه‌مدت از جنگ اوکراین حمایت اقتصادی و تسلیحاتی کند؛ اما در میان‌مدت و بلندمدت ممکن است افشای این اسناد بر افکار عمومی ایالات‌متحده تأثیرگذار باشد؛ همان‌طور که افشای اسناد مرتبط با جنگ ویتنام نیز تأثیر فوری نداشته، اما ظرف ۵ تا ۶ سال به لحاظ تأثیری که در افکار عمومی به‌جا گذاشت باعث شد تا سیاست خارجی آمریکا در خصوص ویتنام تغییر پیدا کند؛ بنابراین نباید توقع داشته باشیم که افشای این اسناد تأثیری فوری بر جنگ اوکراین بر جای بگذارد مگر اینکه اوکراینی‌ها نتوانند در عرصه میدانی و عملیاتی به پیشرفت چشمگیری دست پیدا کنند و در این صورت انتشار این اسناد و اخبار شکست و عقب‌نشینی مداوم اوکراین برای مردم غرب و افکار عمومی کشورهای غربی که میلیاردها دلار هزینه کرده‌اند چندان خوشایند نیست.

یک ابهامی در خصوص شیوه و روند افشای این اسناد وجود دارد و بر اساس روایت رسمی آمریکا این اسناد از چند ماه پیش در پلتفرم «دیسکورد» منتشر شده و مقامات آمریکایی اخیراً متوجه این موضوع شده‌اند؛ آیا این اسناد اکنون در دسترس عموم قرار دارد یا خیر و چرا گویا تنها برخی رسانه‌های آمریکایی مانند وال‌استریت ژورنال و سی ان ان به این اسناد دسترسی دارند و در حال انتشار قطره‌چکانی این اسناد هستند؟

ابوالفتح: بخشی از این اسناد اکنون در دسترس عموم قرار دارد و بخش عمده‌ای از آن‌ها در دسترس عموم قرار نگرفته است؛ چراکه همان‌طور که برخی رسانه‌های آمریکایی نیز اشاره کردند وقتی پنتاگون متوجه افشای این اسناد شد، درصدد حذف این اسناد از پلتفرم دیسکورد و شبکه‌های اجتماعی برآمدند. علاوه بر این محدودیت‌های امنیتی، مطالعه و تجزیه‌وتحلیل این اسناد توسط رسانه‌ها باعث شده تا این اسناد به‌صورت قطره‌چکانی منتشر شوند.

ادعای برخی از رسانه‌ها که اشاره کردند که در میان این اسناد افشا شده، اطلاعاتی درباره جمهوری اسلامی ایران نیز وجود داشته است، تا چه حد صحت دارد؟

ابوالفتح: آنچه در خصوص اطلاعات مرتبط با جمهوری اسلامی ایران در این اسناد منتشر شده بیشتر حدس و گمان رسانه‌ای است و هنوز سندی در این خصوص افشا نشده است و افشای اسناد مرتبط با ایران و چین و نقش احتمالی آن‌ها در جنگ اوکراین نیز به نسبت اطلاعات نظامی مربوط به کمک متحدان آمریکا به روسیه، جذابیت رسانه‌ای و خبری چندانی ندارد؛ چراکه خبر مبادلات نظامی ایران و روسیه شاید خبر دسته اولی نباشد و رسانه‌های غربی از مدت‌ها قبل گمانه‌زنی‌هایی در این مورد داشتند اما کمک نظامی متحدان ایالات‌متحده آمریکا نظیر کمک‌های تسلیحاتی مصر به روسیه خبر دسته اول و جذاب‌تری برای رسانه‌ها است.

کد خبر 5757061 محسن وفایی

منبع: مهر

کلیدواژه: دولت ایالات متحده دولت روسیه روسیه پنتاگون جولیان آسانژ جنگ ویتنام چین ویکی لیکس جنگ عراق سرویس جاسوسی جنگ اوکراین سودان رژیم صهیونیستی اوکراین روسیه ایالات متحده امریکا فلسطین سوریه عربستان سعودی ارتش سودان خارطوم ولادیمیر پوتین مسجدالاقصی عراق فرانسه ایالات متحده آمریکا افشای این اسناد اطلاعاتی آمریکا اسناد ویکی لیکس اسناد محرمانه افکار عمومی جنگ اوکراین افشای اسناد یک جوان کره جنوبی رسانه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۵۵۸۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نظم جایگزین چین و آن چه آمریکا باید از آن بیاموزد

فرارو- الیزابت اکانومی؛ رئیس بخش مطالعات آسیا در شورای روابط خارجی آمریکا است. او مشاور ارشد وزیر بازرگانی چین در دولت بایدن و عضو ارشد در موسسه هوور در دانشگاه استنفورد بوده است.

به گزارش فرارو به نقل از فارین افرز؛ در حال حاضر جاه‌طلبی "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین برای دوباره شکل بخشیدن به جهان غیر قابل انکار است. او می‌خواهد شبکه اتحاد‌های واشنگتن را منحل کرده و آن چه از آن تحت عنوان "ارزش‌های غربی" یاد می‌کند را از نهاد‌های بین المللی حذف نماید. او می‌خواهد دلار جایگاه فعلی اش در اقتصاد جهانی را از دست بدهد. در نظم چند قطبی جدید مدنظر شی، نهاد‌ها و هنجار‌های جهانی تحت تاثیر مفاهیم چینی در مورد امنیت و توسعه اقتصادی مشترک، ارزش‌های چینی درباره حقوق سیاسی تعیین شده توسط دولت و فناوری چینی قرار خواهند گرفت. در آن شرایط چین دیگر نیازی به جنگ برای رهبری نخواهد داشت و در هدف تعیین شده شی، نقش محوری چین تضمین خواهد شد.

شی در سخنرانی دسامبر گذشته خود گفته بود: "چین یک کشور بزرگ با اعتماد به نفس، باز و فراگیر است که بزرگترین بستر همکاری‌های بین المللی را ایجاد نموده و راهنمای اصلاح نظام بین المللی بوده است". او مدعی شد که برداشت اش برای نظم جهانی "جامعه‌ای با آینده مشترک برای بشر" از "ابتکار عمل چینی" به "اجماع بین المللی" تبدیل شد و با اجرای چهار برنامه چینی تحقق می‌یابد: ابتکارعمل کمربند و جاده، ابتکارعمل توسعه جهانی، ابتکارعمل امنیت جهانی و ابتکارعمل جهانی تمدن.

در خارج از چین چنین سخنرانی‌های دلپذیری عموما به خصوص از جانب مقام‌های امریکایی نادیده گرفته می‌شوند. علت مشخص است: به نظر می‌رسد تعداد زیادی از برنامه‌های چین در حال شکست یا عقب نشینی هستند. بسیاری از همسایگان چین به واشنگتن نزدیک می‌شوند. هم چنین اقتصاد چین متلاطم است. علاوه بر آن سبک دیپلماسی گرگ جنگجو ممکن است شی را راضی کند، اما از این طریق چین تعداد دوستان اندکی در خارج از کشور به دست خواهد آورد.

پیشنهاد‌های چین به بسیاری از کشور‌هایی که از نظم کنونی ناامید هستند و به حاشیه رانده شده‌اند قدرت می‌بخشد. ابتکارعمل‌های چین توسط یک استراتژی عملیاتی جامع با منابع خوب و منضبط پشتیبانی می‌شوند. این موضوع باعث جلب حمایت کشور‌های غیر دموکراتیک از چین از طریق عضویت در سازمان‌های چند جانبه شده است. چین موفق شده خود را عامل تغییرات خوشایند نشان داده و در عین حال ایالات متحده را به عنوان مدافع وضعیت موجودی که کم‌تر کسی آن را دوست دارد نشان دهد.

دستور بازی پکن با یک چشم انداز کاملا تعریف شده از نظم جهانی دگرگون شده آغاز می‌شود. دولت چین خواهان سیستمی است که نه تنها بر اساس چند قطبی گرایی بلکه براساس حاکمیت مطلق ساخته شده باشد. امنیت از این دیدگاه ریشه در اجماع بین المللی و منشور سازمان ملل دارد. حقوق بشر تعیین شده توسط دولت بر اساس شرایط هر کشور خواهد بود و توسعه به عنوان "کلید اصلی" برای همه راه حل‌ها قلمداد می‌شود. در چنین ایده آلی از سوی چین جهان شاهد پایان سلطه دلار آمریکا خواهد بود. این دیدگاه به گفته پکن در تضاد کامل با سیستمی است که ایالات متحده از آن حمایت می‌کند.

پکن مدعی است که چشم انداز ترسمی آن کشور منافع اکثریت مردم جهان را پیش می‌برد. چشم انداز چین طوری طراحی شده است که تقریبا برای همه کشور‌ها قانع کننده باشد. کشور‌هایی که دموکراتیک نیستند انتخاب‌های شان تایید خواهد شد. کشور‌هایی که دموکراتیک هستند، اما در زمره قدرت‌های بزرگ نیستند صدای بیشتری در نظام بین الملل به دست خواهند آورد و سهم بیش تری از مزایای جهانی شدن خواهند داشت. حتی قدرت‌های اصلی دموکراتیک نیز می‌توانند به این موضوع فکر کنند که آیا سیستم فعلی برای مقابله با چالش‌های امروزی مناسب است یا آن که چین چیز بهتری برای ارائه دارد.

شاید ناظران در امریکا بخواهند چشم شان را بر روی این واقعیت ببندند که نارضایتی از نظم بین المللی کنونی باعث ایجاد مخاطبانی در جهان شده که نسبت به پیشنهاد‌های چین رویکرد بازتری از خود نشان داده و از آن استقبال می‌کنند. نادیده گرفتن این موضوع از سوی سیاستگذاران امریکایی و غربی امری خطرناک خواهد بود.

برای بیش از دو دهه چین به "مفهوم امنیتی جدید" اشاره کرده است که هنجار‌هایی مانند امنیت مشترک، تنوع سیستم و چند قطبی گرایی را در بر می‌گیرد. در سالیان اخیر چین به این باور رسیده که توانایی پیشبرد چشم انداز خود را به دست اورده است. به همین منظور شی در اولین دهه زمامداری خود برنامه‌های جهانی‌ای را ارائه کرد از جمله ابتکارعمل کمربند و جاده در سال ۲۰۱۳، ابتکارعمل توسعه جهانی  در سال ۲۰۲۱ و ابتکارعمل جهانی امنیت در سال ۲۰۲۲ میلادی. هر یک از آن ابتکارعمل‌ها به نحوی در پیشبرد تحول نظام بین المللی و مرکزیت چین در آن نقش دارند. برنامه ابتکارعمل کمربند و جاده بستری برای پکن بود تا ضمن استفاده از ظرفیت مازاد صنعت ساخت و ساز چین به نیاز‌های زیرساختی اقتصاد‌های نوظهور و با درآمد متوسط رسیدگی کند.

ابتکارعمل توسعه جهانی به طور گسترده تری بر توسعه جهانی تمرکز دارد و چین را کاملا در جایگاه راننده قرار می‌دهد. چین در این راستا از طریق سازمان‌های همکاری مشترک از پروژه‌های در مقیاس کوچک حمایت می‌کند که به کاهش فقر، اتصال دیجیتال، تغییرات آب و هوا و سلامت و امنیت غذایی می‌پردازند. این اقدام اولویت پکن برای توسعه اقتصادی به عنوان مبنایی برای حقوق بشر را ارتقا می‌دهد. برای مثال، یک سند دولتی در مورد این برنامه کشور‌های دیگر را متهم می‌کند که "مسائل توسعه را با تاکید بر حقوق بشر و دموکراسی" به حاشیه رانده اند.

ابتکارعمل امنیت جهانی به عنوان سیستمی برای ارائه "خرد چینی و راه حل‌های چینی" برای ترویج "صلح و آرامش جهانی" قلمداد شده است. به گفته شی هدف از این ابتکارعمل آن است که از کشور‌هایی حمایت شود که ذهنیت جنگ سرد و یکجانبه گرایی را رد می‌کنند و معتقد به حل اختلافات از طریق گفتگو و مشورت بوده و از عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر حمایت می‌کنند. در پشت این لفاظی‌ها واقعیت آن است که چنین ابتکارعملی با هدف پایان دادن به سیستم‌های اتحاد ایالات متحده، ایجاد امنیت به عنوان پیش شرط توسعه و ارتقای حاکمیت مطلق و امنیت تفکیک ناپذیر طراحی شده است یا این تصور که امنیت یک کشور با هزینه دادن دیگر کشور‌ها تامین نشود. چین و روسیه از این مفهوم برای توجیه حمله روسیه به اوکراین استفاده کرده‌اند و استدلال می‌کنند که حمله مسکو به اوکراین برای متوقف کردن ناتو که در حال گسترش قلمرو به سوی روسیه بود امری ضروری بوده است.

با این وجود، استراتژی شی سال گذشته و با انتشار طرح تمدن جهانی در ماه مه ۲۰۲۳ تکمیل شد و این ایده را پیش می‌برد که کشور‌هایی با تمدن و سطوح توسعه متفاوت مدل‌های سیاسی و اقتصادی متفاوتی خواهند داشت.

این استراتژی مدعی است که دولت‌ها حقوق را تعیین می‌کنند و هیچ کشور یا مدلی وظیفه کنترل گفتمان حقوق بشر را ندارد. همان گونه که "کین گانگ" وزیر خارجه سابق چین گفت:"هیچ مدل واحدی برای حمایت از حقوق بشر وجود ندارد". بنابراین، از دیدگاه چینی یونان با سنت‌های فلسفی و فرهنگی و سطح توسعه خاص خود ممکن است تصور و عملکرد متفاوتی نسبت به چین نسبت به حقوق بشر داشته باشد، اما از دید زمامداران چین هر دو به یک اندازه معتبر هستند. رهبران چین سخت کار می‌کنند تا کشور‌ها و موسسات بین المللی را وادار به پذیرش چشم انداز جهانی خود کنند. استراتژی آنان چند سطحی است: انعقاد قرارداد‌های مهم با کشورها، ادغام ابتکارعمل‌ها یا اجزای آن‌ها در سازمان‌های چند جانبه و گنجاندن پیشنهادات آن‌ها در نهاد‌های حاکمیتی جهانی.

چین برخلاف ایالات متحده سرمایه گذاری زیادی در منابع دیپلماتیک لازم برای بازاریابی ابتکارعمل‌های خود انجام می‌دهد. آن کشور بیش از هر کشور دیگری سفارتخانه و دفاتر نمایندگی در سرتاسر جهان دارد و دیپلمات‌های چینی اغلب در کنفرانس‌ها سخنرانی می‌کنند و جریانی از مقالات را در مورد ابتکارعمل‌های مختلف چین در رسانه‌های خبری محلی منتشر می‌کنند.

این دستگاه دیپلماسی توسط شبکه‌های رسانه‌ای چینی به همان اندازه گسترده حمایت می‌شود. برای مثال، CGTN شبکه خبری بین المللی چین دو برابر شبکه خبری امریکایی "سی ان ان" دفاتر خارجی دارد و "شین هوا" سرویس خبری رسمی چین بیش از ۱۸۰ دفتر در سراسر جهان دارد.

کارشناسان آلمانی فاش ساختند که فناوری هواوی باعث مسدود شدن وب سایت‌ها در ۱۷ کشور جهان شده است. هرچه دولت‌ها هنجار‌ها و فناوری‌های چینی که آزادی‌های سیاسی و مدنی را سرکوب می‌کنند بیش‌تر بپذیرند پکن بیش‌تر می‌تواند حقوق بشر جهانی در نظام بین المللی کنونی را تضعیف کند.

علاوه بر این، شی نقش دستگاه امنیتی چین را به عنوان یک ابزار دیپلماتیک افزایش داده است. ارتش آزادیبخش خلق چین نیز در حال انجام مانور‌ها با تعداد فزاینده‌ای از کشور‌ها و ارائه آموزش به نظامیان در سراسر جهان است. برای مثال، سال گذشته چین بیش از ۱۰۰ مقام نظامی ارشد را از تقریبا ۵۰ کشور آفریقایی و اتحادیه آفریقا برای شرکت در سومین مجمع صلح و امنیت چین و آفریقا به پکن دعوت کرد.

چین استراتژی خود را با صبور بودن و فرصت طلبی تقویت کرده است. پکن منابع انبوهی را برای ابتکارعمل‌های خود فراهم می‌کند و به دیگر کشور‌ها درباره تداوم حمایت بلند مدت خود اطمینان خاطر می‌دهد و مقام‌های چینی را قادر می‌سازد تا در صورت بروز فرصت‌ها به سرعت عمل کنند. برای مثال، پکن برای اولین بار نسخه‌ای از ابتکارعمل جاده ابریشم سلامت را در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد، اما توجه کمی به آن جلب شد. با این وجود، در سال ۲۰۲۰ آن کشور از پاندمی کووید-۱۹ برای دمیدن جان تازه‌ای به آن پروژه استفاده کرد. شی نطق مهمی در مجمع جهانی بهداشت ایراد کرد و چین را به عنوان مرکزی برای منابع پزشکی معرفی کرد.

ابتکارعمل کمربند و جاده چشم انداز ژئواستراتژیک و اقتصادی را در بسیاری از مناطق آفریقا، جنوب شرقی آسیا و به طور فزاینده‌ای در آمریکای لاتین تغییر داده است. برای مثال، هواوی ۷۰ درصد از تمام قطعات زیرساخت مخابراتی اینترنت نسل چهارم آفریقا را فراهم می‌کند.

بخشی از این که چرا تلاش‌های پکن در حال گسترش است به این موضوع ارتباط دارد که سیستم کنونی تحت رهبری ایالات متحده در بسیاری از نقاط جهان محبوبیت ندارد. آن کشور سابقه خوبی در مواجهه با چالش‌های جهانی مانند پاندمی ها، تغییرات آب و هوایی، بحران‌های بدهی یا کمبود مواد غذایی ندارد  که همگی به طور نامتناسبی بر آسیب پذیرترین افراد سیاره تاثیر می‌گذارند. بسیاری از کشور‌ها بر این باورند که سازمان ملل و نهاد‌های آن از جمله شورای امنیت توزیع قدرت در جهان را به اندازه کافی بازتاب نمی‌دهند. نظام بین الملل نیز توانایی حل مناقشات طولانی مدت یا جلوگیری از منازعات جدید را اثبات نکرده است و ایالات متحده به طور فزاینده‌ای خارج از نهاد‌ها و هنجار‌هایی که به ایجاد آن‌ها کمک کرد عمل می‌کند: اعمال تحریم‌های گسترده بدون تایید شورای امنیت، کمک به تضعیف نهاد‌های بین المللی مانند سازمان تجارت جهانی و در دوران دولت ترامپ خروج از توافق‌های جهانی.

سرانجام، چارچوب بندی دوره‌ای واشنگتن از نظام جهانی به عنوان سیستمی که بین خودکامه‌ها و دموکراسی‌ها تقسیم شده است بسیاری از کشور‌ها از جمله برخی از کشور‌های دموکراتیک را از خود بیگانه می‌کند.

حتی اگر چشم انداز چین به طور کامل محقق نشود آن کشور می‌تواند از این نارضایتی برای دستیابی به پیشرفت قابل توجهی در تحقیر مادی نظام بین المللی فعلی استفاده کند  مگر آن که جهان جایگزین معتبری داشته باشد.

بنابراین، ایالات متحده باید به شدت حرکت کند تا خود را به عنوان نیرویی برای تغییر سیستم معرفی نماید. . دورنمای امریکا باید با پیشبرد یک انقلاب اقتصادی و تکنولوژیکی آغاز شود که چشم انداز دیجیتال، انرژی، کشاورزی و سلامت جهان را به شیوه‌هایی فراگیر تغییر دهد و به رفاه جهانی مشترک کمک نماید. واشنگتن برخی از بلوک‌های سازنده این چشم انداز را از طریق شورای تجارت و فناوری ایالات متحده و اتحادیه اروپا، چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام و مشارکت برای سرمایه گذاری در زیرساخت جهانی به کار گرفته است. 

اقتصاد‌های نوظهور و کشور‌های غیر دموکراتیک از چشم انداز امریکا طرد شده اند. در نتیجه، واشنگتن باید ترتیبات منطقه‌ای مشابه آن چه را که با شرکای آسیایی و اروپایی خود ایجاد کرده برای آن کشور‌ها نیز در دستور کار قرار دهد. کشور‌های بیش تری باید وارد شبکه‌هایی شوند که واشنگتن ایجاد می‌کند تا زنجیره‌های تامین قوی تری ایجاد کند مانند آن چه که توسط قانون تراشه ایجاد شده است. هم چنین، برای کشور‌هایی مانند کامبوج و لائوس که از ترتیبات موجود مرتبط مانند چارچوب هند و اقیانوس آرام کنار گذاشته شده اند باید راهی به منظور عضویت در نظر گرفته شود. این کار باعث می‌شود ردپای توسعه امریکا گسترش یافته  و مسیر متفاوتی را در مقابل مسیر چین به دیگر کشور‌ها ارائه دهد.

هوش مصنوعی یک فرصت منحصر به فرد برای ایالات متحده ارائه می‌کند تا رویکردی جدید و فراگیرتر را نشان دهد. همان طور که کاربرد‌های کامل آن مورد توجه قرار می‌گیرد هوش مصنوعی به هنجار‌های بین المللی جدید و نهاد‌های بالقوه جدید نیاز دارد تا اثرات منفی آن را محدود کنند. ایالات متحده باید با کشور‌هایی غیر از متحدان و شرکای سنتی خود برای تدوین مقررات هوش مصنوعی وارد تعامل شود. این تلاش مستلزم آن است که واشنگتن به طور موثرتری از بخش خصوصی و جامعه مدنی ایالات متحده استفاده کند همان طور که چین از شرکت‌های دولتی و بخش خصوصی خود برای پیشبرد ایتکارعمل هایش استفاده کرده است.

در نهایت، برای جلوگیری از اصطکاک غیر ضروری ایالات متحده باید به تثبیت روابط ایالات متحده و چین از طریق تعریف زمینه‌های جدید همکاری، گسترش تعامل جامعه مدنی، کاهش لفاظی‌های بی مورد خصمانه، مدیریت استراتژیک سیاست خود در قبال تایوان ادامه دهد.

چین درست می‌گوید: نظام بین المللی نیاز به اصلاح دارد".  با این وجود، پایه‌های این اصلاح به بهترین وجه در صراحت، شفافیت، حاکمیت قانون و مسئولیت پذیری رسمی است که مشخصه‌های دموکراسی‌های مبتنی بر بازار در جهان است. نوآوری جهانی و خلاقیت لازم برای حل چالش‌های جهان در جوامع باز به بهترین وجه رشد می‌کند. شفافیت، حاکمیت قانون و پاسخگویی رسمی پایه و اساس رشد اقتصادی سالم و پایدار جهانی است و نظام کنونی اتحاد‌ها اگرچه برای تضمین صلح و امنیت جهانی ناکافی است، اما به مدت بیش از هفت دهه به جلوگیری از وقوع جنگ بین قدرت‌های بزرگ جهان کمک کرده است. چین هنوز نتوانسته اکثریت مردم کره زمین را متقاعد کند که نیات و توانایی هایش برای شکل دادن به قرن بیست و یکم مورد نیاز است.

دیگر خبرها

  • آپشن جدید خودرو‌های آمریکا
  • ۲۲ سال حبس برای عامل اطلاعاتی آمریکا به جرم فروش اسناد محرمانه
  • آپشن جدید خودروهای آمریکا
  • استدلال‌های مضحک نهادهای اطلاعاتی آمریکا از اوضاع جهان
  • (تصاویر) A-۱۰ Thunderbolt II؛ «گراز» ترسناک نیروی هوایی آمریکا
  • نظم جایگزین چین و آن چه آمریکا باید از آن بیاموزد
  • هاآرتص: اسرائیل دانشگاه‌های آمریکا را از دست داده است
  • مدودف خواستار مصادره دارایی‌های شهروندان کشور‌های غیردوست شد
  • کمک‌ های جدید آمریکا چه معنایی برای اوکراین و پوتین دارد؟
  • کمک‌های جدید واشنگتن چه معنایی برای کی‌یف و پوتین دارد؟